اگر مردم بتوانند کمی بیشتر به جشن و پایکوبی بپردازند،کمی بیشتر آواز بخوانند،کمی بیشتر لوده باشند،انرژی آنها بیش از پیش به جریان افتاده و مشکلاتشان به تدریج نا پدید خواهد شد.به همین دلیل من این قدر بر شادزیستن اصرار دارم.شادمانی تا حد از خود بیخود شدن.بگذار تمام انرژی به شورو شیدایی مبدل گردد و ناگهان خواهی دید که دیگر سر نداری ،انرژی گیر کرده در سرت،سراسر به جنبش درآمده ،الگوها ،تصاویر و حرکتی زیبا می آفرینند و در همین حال لحظه ای فرا میرسد که بدنت دیگر جسم سفت و سختی نیست ،انعطاف پدیر می شود ،جاری می شود.به هنگام شعف و شادی لحظه ای فرا می رسد که مرز تو دیگر آن قدر ها واضح نیست،تو ذوب میشوی ،با کاینات در هم می آمیزی،مرزها در هم ادغام میشوند. اوشو
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |